نرخ بیکاری و شبهه های مربوط به آن

 

تعریف بیکار در سالنامه آماری سال 83 این است که اگر شخص کمتر از 2 روز در هفته کار کرده باشد بیکار محسوب می شود، اما در تعریف سال 84 به بعد شخص کمتر از 1 ساعت در هفته کار کرده باشد بیکار می باشد.

آمارگیری در آبان ماه 84 می باشد و دولت آقای احمدی نژاد در مرداد تازه به دنبال تشکیل کابینه و رآی گیری و ... بوده است و سیستم مدیریتی دولت قبل چنین تصمیمی برای تغییر گرفته اند.

بعد از آن باید دید آیا این تعریف اعمال شده است یا نه؟ و در صورت اعمال در نتیجه کلی کاهش بیکاری اثر دارد یا نه؟

از نظر منطقی با اعمال چنین تعریفی باید نرخ بیکاری به شدت کاهش می یافت اما همانگونه که مشاهده می شود نرخ بیکاری افزایش نیز یافته است، هر چند که این بیکاری ناشی از عملکرد دولت قبل می باشد و اگر تعریف اعمال شده باشد پس نرخ بیکاری واقعی باید بسیار بیش از آن می شد و دولت آقای خاتمی عامل اصلی این نرخ بیکاری است.

علاوه بر آن با فرض اعمال شدن این تعریف بحث کاهش بیکاری توسط دولت آقای احمدی نژاد صحیح می باشد و بیکاری را از 5/11 درصد در سال 1384  به 5/10 درصد در سال 1386 (طی دو سال) رسانده است.

 

 

رکود یا رونق؟

 

براساس تعریف رکود عبارت است از کاهش تولید کالا و خدمات در اقتصاد یک منطقه یا کشور و به عبارت دیگر در زمانی گفته می شود اقتصاد کشوری دارای رکود است که رشد اقتصادی آن کشور منفی باشد. حال در کشوری که رشد اقتصادی متوسط 2/6 درصد وجود دارد بیان رکود در اقتصاد نشانه نبود سواد اقتصادی گوینده این مطلب (دکتر محسن رضایی دکترای اقتصاد!؟) می باشد.