بحث ها

بحث سهم دولت ها از کسری بودجه

چطور می شود که دولتی که در جنگ بوده است تنها 2 درصد کسری بودجه ها را داشته باشد در حالی که در همان زمان برای این 2 درصد امروزی بسیار بحث می شده است و در دولت آقای خاتمی 25 درصد و برای آن زیاد بحث نمی شده است و در نهایت دولت اقای احمدی نژاد 75 درصد؟! واقعیت را جور دیگر نشان دادن می شود این، واقعیت این است که این افراد یک تومان سال 60 را برابر یک تومان سال 1387 در نظر گرفته اند.

اما واقعیت چیست؟

به طور علمی نمی توان کسری بودجه را به قیمت ثابت و یکسان برای تمام سال ها تبدیل نمود. اما می توان با بیان نسبت کسری بودجه از تولید ناخالص داخلی، نرخ تورم را تا حدودی از آن خارج نمود با این کار مشاهده می شود که کسری بودجه از سال 1357 الی 1383 به طور متوسط دارای سهم 5/4 درصد از تولید ناخالص داخلی بوده است و در دوره 1384 الی 1386 برابر 8/4 درصد می باشد. باید راست گفت و با مردم صادق بود و با نگفتن واقعیت سر مردم کلاه نگذاریم. بنابراین در دولت آقای احمدی نژاد کمتر از 7 درصد به کسری بودجه در مقایسه با سایر دولت ها افزوده شده است.

 

بحث اینکه ارزش واردات 75 درصد درآمدهای نفتی است.

بله ارزش واردات در دولت آقای احمدی نژاد می شود 75 درصد درآمدهای نفتی، اما آقایان این دولت را با دولت های دیگر اشتباه گرفته اند که افرادی با رانت خواری درآمدهای نفتی را صرف واردات کالا می کردند و از این راه سود کلان می بردند. اما در این دولت چقدر از واردات را دولت انجام داده است، آیا پوشاک وارداتی از چین را دولت وارد می کند یا افراد، آیا موبایل را افراد وارد می کنند یا دولت و ... اما در دولت های قبل واردات اینها توسط افرادی از خود دولت بود تا رانت به دست آورند. جالب است اگر این نسبت را برای سال های 1357 الی 1383 در نظر بگیریم به رقم باور نکردنی 99 درصد می رسیم. حال آقایانی که به سیاه سازی می پردازند پاسخ دهند!

 

بحث قدرت خرید خانه در شهر تهران

بله آماری که می دهند صحیح است که قیمت یک متر خانه از 650000 هزار تومان به 2100000 هزارتومان رسیده است، اما این آمار بالای شهر تهران است و آقایان چون خودشان را می بینند فقط بالای شهر تهران را دیده اند.

حال ببینیم برای قشر کم درآمد در واقعیت چه اتفاقی افتاده است؟

براساس آمار بانک مرکزی شاخص بهای مسکن در کل کشور از 6/111 در سال 1384 به 1/213 در آخر سال 1387 افزایش یافته است که اگر بحث متوسط آقای موسوی را پیش بکشیم می شود 2/196 که این شاخص براساس اجاره بهای مسکن محاسبه می شود یعنی چیزی که قشر کم درآمد لمس می کنند. به عبارت دیگر اجاره بها اگر در سال 1384 برابر 100 هزار تومان در ماه بوده به حدود 200 هزار تومان در سال 1387 افزایش یافته است که تقریباً معادل افزایش در دولت آقای خاتمی می باشد.

 

بحث 1/15 هزار میلیارد ریال درآمد نفتی در دولت آقای خاتمی و 5/35 هزار میلیارد ریال درآمد نفتی در دولت آقای احمدی نژاد

به گفته خود آقایان قدرت خرید پول بر اثر تورم کاهش یافته است. آیا این کاهش برای مردم بوده است و یا دولت نیز که خرج می کند قدرت پولش کاهش یافته است؟ این است که می گویند انتخاب گزینشی آمارها، اینجا که به ضررشان است حرفی از قدرت خرید پول نمی زنند اما در جای دیگر برای ایجاد جوّ غلط، از بحث قدرت خرید پول استفاده می شود. آقایان نخ هایی را که به عنوان مار به مردم نشان می دهید با یک بحث منطقی از حرکت باز می ایستند!!!

 

در نهایت بحث کلی پیرامون درآمد نفتی و رابطه با سایر آمارها به دلار

بار دیگر آقایان نرخ تورم 14 درصدی آمریکا در سال های دهه 80 میلادی را اعلام نمی کنند و نرخ تورم حدود 5 درصد در دهه های اخیر، آیا این نرخ های تورم باعث کاهش قدرت خرید دلار می شود یا نه؟؟ این ارقام را اگر در نظر بگیریم دیگر جواب بسیاری از سیاه نمایی های ارائه شده توسط آقایان داده خواهد شد.